صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن
دانلود اپلیکیشن
1 سال قبل
0

ستایش

ملکا، ذکر تو گویم

  • شاعر: سنایی غزنوی
  • قالب شعر: غزل
  • وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رشته انسانی)
  • لحن: ستایش

 

ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی                نروم جز به همان ره که تواَم راهنمایی

قلمرو فکری:

خداوندا، تو را ستایش می‌کنم که پاک و منزه هستی و بارالهایی. جز راهی که تو به من نشان می‌دهی، راه دیگری نمی‌روم.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

ملک

پادشاه، خداوند

ذکر

یاد

که

زیرا

بیت ß   6 جمله

ملک  ß  نقش «منادا»

مرجع ضمیر «تو»:خداوند

تواَم  ß  جهش ضمیر (تو، به من)

که تواَم راهنمایی  ß  دو معنی دارد:

  • 1) که تو راهنمای منی:

تو  ß  نهاد

راهنما  ß  مسند

ام (من)  ß  مضاف الیه

یی  ß  مخفف «هستی»

  • 2)که تو به من راه را نمایی:

نمایی  ß  نشان دهی

تو  ß  نهاد

ام (من)  ß  متمم

راه  ß  مفعول

نمایی  ß  فعل

قلمرو ادبی:

خدایی و راهنمایی ß   قافیه

واج آرایی حروف «ک» و «ی» و مصوّت های «ا» و «ی»

پیام:

یادکرد خداوند

فرمان برداری از خداوند

 

همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم                       همه توحید تو گویم که به توحید سزایی

قلمرو فکری:

تنها از درگاه تو کمک می خواهم و فقط در پی فضل بخشش تو هستم، فقط به یگانگی و ستایش تو می پزدارم زیرا شایسته یگانگی هستی.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

همه

فقط، تنها

درگاه

بارگاه

جستن

جستجو کردن

فضل

بخشش، کرم

توحید

یکتایی

سزا

سزاوار و شایسته

پوییدن

تلاش، رفتن، حرکت به سوی مقصدی برای به دست آوردن و جست و جوی چیزی

بیت ß   4 جمله

قلمرو ادبی:

سزایی ß   قافیه

جویم، پویم و گویم  ß  جناس ناهمسان

سجع

واژه آرایی کلمات «همه»، «تو» و «توحید»

واج آرایی حروف «ت»، «د»، «م» و «هـ» و مصوّت «ــُـ»

قافیه درونی (رشته انسانی)

پیام:

وابستگی بشر به خداوند

یادکرد صفات خداوند

 

تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی                     تو نماینده فضلی تو سزاوار ثنایی

قلمرو فکری:

خدایا تو همه ی کارهایت بر اساس حکمت است، بزرگ و بلندمرتبه ای، تو بسیار بخشنده ای و مهربانی، تو در فضل و بخشش، سرآمد دیگرانی و تنها تو لایق ستایش هستی.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

عظیم

سترگ، بزرگ

کریم

بخشنده، بزرگ منش

رحیم

بسیار مهربان

ثنا

ستایش، سپاس

نماینده

نشان دهنده، نشانه، نماد

حکیم

دانا به همه چیز، دانای راست کردار

بیت ß   6 جمله

قلمرو ادبی:

گشاده و داده ß   قافیه

واژه آرایی کلمه «تو»

واج آرایی حروف «ت» و «م» و مصوّت های «ا»، «ــُـ» و «ی»

پیام:

یادکرد صفات خداوند

 

نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی                    نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی

قلمرو فکری:

خداوندا! زبان ها در توصیف تو ناتوان هستند زیرا تو در عقل و اندیشه محدود آدمی، نمی‌گنجی. شبیه و نظیری هم برای تو نمی‌توان یافت زیرا تو حتی در خیال و گمان ما در نمی‌آیی.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

وصف

توصیف

فهم

درک، دریافت

گنجیدن

جا گرفتن

شبه

مانند، مِثل، همسان

وهم

گمان، پندار، خیال

بیت ß   4 جمله

قلمرو ادبی:

نگنجی و نیایی ß   قافیه

کل بیت  ß  آرایه موازنه (رشته انسانی)

فهم و وهم  ß  جناس ناهمسان

جمله «نتوان شبه تو گفتن»  ß  تلمیح به «لیسَ کمِثله شَیء»

واژه آرایی کلمه «تو»

واج آرایی حروف «ت»، «ن» و «گ» و مصوّت «ــُـ»

پیام:

وصف ناپذیری خداوند

 

همه عزّی و جلالی همه علمی و یقینی              همه نوری و سروری همه جودی و جزایی

قلمرو فکری:

خدایا، تو سراسر بزرگی، ارجمندی، دانایی و حقیقت هستی. تو سراسر نور و شادی هستی و بخشنده و پاداش دهنده هستی. به قدرت مطلق خداوند اشاره دارد.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

همه

فقط، سراسر

سرور

شادی، خوشحالی

جود

بخشش، سخاوت، کرم

جزا

پاداش کار نیک

عزّ

ارجمندی، گرامی شدن، مقابل ذُلّ

جلال

بزرگواری، شکوه، از صفات خداوند که به مقام کبریایی او اشاره دارد

یقین

بی شبهه و شک بودن، امری که واضح و ثابت شده باشد

بیت ß   4 جمله

قلمرو ادبی:

یقینی و جزایی ß   قافیه

کل بیت  ß  آرایه ترصیع (رشته انسانی)

واژه آرایی کلمه «همه»

واج آرایی حروف «ر»، «م» و «هـ» و مصوّت های «ــُـ» و «ی»

پیام:

یادکرد صفات خداوند

 

همه غیبی تو بدانی، همه عیبی تو بپوشی                    همه بیشی تو بکاهی، همه کمی تو فزایی

قلمرو فکری:

خدایا تو دانای راز هستی، عیب ها را می پوشانی و تمام کم و زیاد شدن ها (عزت ها و ذلت ها) به دست تو است.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

غیب

پنهان

پوشیدن

پوشاندن

بیشی

فزونی، زیادی

بکاهی

کم می‌کنی

فزایی

بیفزایی، زیاد و افزون کنی

بیت ß   4 جمله

قلمرو ادبی:

بپوشی و فزایی ß   قافیه

غیب و عیب  ß  جناس ناهمسان

همه غیبی تو بدانی  ß  اشاره به «عالم الغیب» بودن خداوند

بیشی و کمی  ß  تضاد

همه عیبی تو بپوشی  ß  اشاره دارد به «ستّار العیوب» بودن خداوند

بکاهی و فزایی  ß  تضاد

کل بیت  ß  آرایه ترصیع (رشته انسانی)

مصراع دوم  ß  تلمیح به آیه «تعزّ مَن تَشاء وتذلّ من تشاء» ([خداوند] هر که را بخواهد گرامی می‌گرداند و هر که را بخواهد خوار می کند)

واژه آرایی کلمات «همه» و «تو»

واج آرایی حروف «ت»، «م» و «هـ» و مصوّت های «ــُـ» و «ی»

پیام:

دانایی و پرده پوشی خداوند

 

لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید            مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی

قلمرو فکری:

سنایی از عمق وجودش تو را به یگانگی می خواند، به امید اینکه از آتش جهنم نجاتش دهی.

قلمرو زبانی:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

سنایی

اسم شاعر

بُوَد

باشد

روی

چاره، امکان، راه

بیت ß   2 جمله

مرجع «ش» در «بودش»  ß  سنایی (جهش ضمیر)

قلمرو ادبی:

لب و دندان  ß  تناسب، مجاز از «کل وجود»

سنایی  ß  نام هنری سراینده

مگر  ß  ایهام:

  • 1) امید است
  • 2) شاید

آتش و دوزخ  ß  تناسب

روی  ß  ایهام تناسب:

  • 1) چاره، امکان، راه
  • 2)«روی» در معنای «چهره» با لب و دندان تناسب دارد

پیام:

ستایش خداوند


سایر مباحث این فصل